“یـاد تـو” پرچــم صلـحیست میان شـــورش این همـــه فکر .
.
.
دمدمی مزاج شده احســـاسم ، گاهی آرام ، گاهـــی بارانی ، چه بی ثبــاتم بـــــی تو !
فقط غـــروب جمعه نیســت که دلگـــیر است ، کافیــست “دلـت” ، “گــیر” باشد
.
.
بغــض هایت را برای خودت نگهدار ، گاهی “سبـک” نشـوی “سنـگین” تری
.
.
و چه احســـاس قشنـگیست که در خلـــوت خود / یاد یک دوســـت تو را غرق تماشـا سازد
.
.
دلمان کوچک است ، ولی آنقدر جــا دارد که برای هر عزیزی که دوستش داریم
نیمــــکتی بگــذاریم برای همیشـــه ی عمـــــــــر
.
.
…
حجم خالــــــی تو را حجــم هیچکس پر نمـــیکند ، باز هــم بــگو دوســتان به جـــای ما !
.
.
اتاق تنهاییم پا به ماه اتفاق تازه ایست ، به گمــــانم یکی نبود قصـــه هــای مـــــن در راه است
.
.
نمیدانم چرا وقتی دلـــم هوایت میکند ، نفس کشیدن فراموشــم میشود ، انگار دلــم تاب هوای دیگری را ندارد
.
.
نمیدانم چرا بین این همـــه آدم پیله کردم به تو ! شاید فقــط بــا تــو پروانه میشوم !
.
.
کسی که تو را دوســــت دارد حتـــی اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشد
هرگز رهایت نخواهد کرد ، او یک دلیل برای در کنـــارت مانـــدن خواهد یافت
.
.
در دیاری که تو آنجا باشـــی ، بودنت آنجــــا کافیست / آرزوهای دیــگر ، اوج بی انصافیست
.
.
در دستـــرس بودنت دیگر برایم ارزشی ندارد ، اکنون نه مشتـرک هستی نه مورد نظر
.
.
امشـب کم توقع شده ام ، آرزویم کوچک و کـــم حرف است ، هیچ نمیخواهم جز “تـــو“
.
.
آنقدر دلتنـــگتم که حتی ابلــیس بر وسعت این دلتنــــگی سجده می کند
.
.
دلتنگی هایم را به رود اگـــر گـــویم میبرد با خود / حراســـم از دریــا و مرگ ماهی هاست
.
.
ای کاش احساسی به اسم دلتنگی وجود نداشـــت که باعث بشه مزاحمت بشم !
.
.
هیچوقت آرزوی “افتـــادن” چیزی را نداشته ام
حالا برای اولین بار میخواهم : “لطفا بیـــفت” ، ای زیبــاترین اتفاق زنــدگی من !
.